هنگامی که بانک مرکزی از عبارت "در آینده" استفاده می کند، گوش های خود را تیز کنید. این بدان معناست که آنها در آستانه قبولی هستند که تصمیم گیری آنها می توانست اخیراً بهتر باشد. اما در یک سطح عمیق تر، آنها همچنین به ما یادآوری می کنند که تصمیمات آنها همیشه در میان عدم قطعیت گرفته می شود و اقدامات آنها همیشه مبتنی بر مشاهدات ناقص و ناشناخته بودن عینی در مورد جهان است. ارزش یادآوری را دارد.
قدرت «بیحاکمیت» برای دههها در قانون وجود داشته است و هیچگاه توسط یک دولت استفاده نشده است، اما این یک سیستم ایمنی دموکراتیک است که در صورت لزوم میتوان از آن استفاده کرد.
جیم چالمرز، خزانهدار، میگوید که از پیشنهاد حذف قدرت از قانون بانک مرکزی حمایت میکند، اما آقای کیتینگ به شدت از آن جلوگیری کرد. او گفت استرالیایی ها باید تا حدودی کنترل نهادهای اصلی اقتصادی خود را حفظ کنند
در دنیای تغییر و عدم قطعیت دائمی، واگذار کردن کنترل دموکراتیک بر یکی از قدرتمندترین نهادهای اقتصادی در کشور عاقلانه نخواهد بود.
RBA Review حتی توضیح نداد که چگونه فکر می کند عملکرد بانک مرکزی با لغو قدرت نادیده گرفتن دولت بهبود می یابد.
فقط تاکید کرد: «این قدرت از عملکرد مستقل سیاست پولی و اعتبار چارچوب پولی می کاهد».
چگونه آن قدرت نادیده گرفته شده، که اکثر استرالیایی ها حتی از وجود آن اطلاعی نداشتند، و هرگز از آن استفاده نشده بود، اعتبار چارچوب پولی ما را تضعیف کرده است؟
RBA Review هیچ مدرکی برای ادعای خود ارائه نکرد. فقط آن را به عنوان یک داده در نظر گرفت.
بانکهای مرکزی همیشه نمیدانند دارند چه میکنند هنگامی که به تاریخچه بانک مرکزی نگاه کنید، خواهید دید که بانک مرکزی استرالیا مجبور بوده است به طور مداوم خود را با تغییرات در اقتصاد جهانی وفق دهد.
گاهی اوقات اشتباهات جدی توسط RBA، گاهی اوقات توسط خزانه داری و اغلب توسط دولت انجام شده است.
همه آنها مجبور بوده اند در طول دهه ها، در طول دوره های توافق و اختلاف، از یکدیگر حمایت کنند تا راه حل هایی برای مشکلات عجیب بیابند.
اگر بانکهای مرکزی همیشه نمیتوانند سرعت افزایش یا کاهش تورم را پیشبینی کنند، و نمیتوانند پیشبینی کنند که رکود چقدر عمیق خواهد بود، از جمله بسیاری از موارد دیگر، چرا این خطر را دارید که به آنها استقلال سیاسی کامل بدهید تا تصمیمهایشان نتواند انجام شود.
به نظر می رسد که رژیم های مدرن هدف گذاری تورم پایان تاریخ را نشان می دهند و بانک های مرکزی باید از این نقطه به بعد استقلال کامل داشته باشند.
به هر حال، اقتصاددانان استرالیایی اکنون زمان بیشتری برای هضم بررسی RBA و فکر کردن در مورد پیامدهای توصیه های آن داشته اند.
بیل ایوانز، اقتصاددان ارشد Westpac، یادداشتی را در روز جمعه منتشر کرد که در آن بررسی شد که چگونه برخی از توصیه های دیگر این بررسی ممکن است عواقب ناخواسته ای داشته باشد.
آقای ایوانز گفت: پیشنهادی که در مورد ترکیب هیئت سیاست پولی (که تصمیم میگیرد با نرخهای بهره چه کار کند)، برای داشتن دو مدیر از بانک (رئیسجمهور و معاون رئیسجمهور)، وزیر خزانهداری و شش عضو خارجی، میتواند. منجر به مشکلات شود.
چرا؟
چون مقامات RBA می توانند به راحتی توسط شش عضو خارجی از بین بروند.
او گفت که جستجوی کارشناسان سیاست پولی خارجی برای هیئت مدیره، که تضاد منافع ندارند، میتواند منجر به تکمیل شش پست خارجی توسط دانشگاهیان شود و این خطر بروز یک سوگیری علمی/نظری در هیئت مدیره RBA را به همراه خواهد داشت که ممکن است مشکلات جدیدی ایجاد کند.
او گفت که هیئت های سیاست پولی در سایر کشورها با اطمینان از اینکه تعداد مقامات بانک ها همچنان از اعضای خارجی هیئت مدیره بیشتر است، از این مشکل جلوگیری کردند اما RBA Review مدلی بسیار رادیکالتر را نسبت به سایر بانکهای مرکزی بزرگ انتخاب کرده بود.
بنابراین، اگر آن آزمایش رادیکال را با هیئت مدیره با فشار برای سلب قدرت دولت استرالیا برای نادیده گرفتن تصمیم RBA ترکیب کنیم، شروع به سرگردانی در کدام نوع قلمرو خواهیم کرد؟
منبع:
Abc